۱۳۸۸/۰۴/۳۰

حکایت سنگ ها را بسته اند و سگ ها را رها کرده اند

شاعری پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت . فرمود تا جامه ازو برکنند و از ده بدر کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت . سگان در قفای وی افتادند . خواست تا سنگی بر دارد و سگان را دفع کند ،در زمین یخ گرفته بود ، عاجز شد ، گفت : این چه حرامزاده مردمانند ، سگ را گشاده اند و سنگ را بسته . این حکایت از گلستان سعدی است و گلستان سعدی به صد قرآن آنها می ارزد

همه پرسی .. سیاست .. لباس شخصی .. صدقه .. تحریم ..نوکیا

رو حانیون مبارز و راه کار همه پرسی زیر نظر سازمانی بی طرف ... همه پرسی در چه مورد ....؟؟؟؟ آیا رهبرتان اجازه میدهد ....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سخنان رفسنجانی به آنها اجازه و جسارت اظهار نظر های دیگری داد ه .... ولی آیا خامنه ای اجازه ی همچین کاری میدهد ..؟؟؟ مگه او خودش نمی دونه که نتیجه چی میشه ..؟؟ فکر میکنی خودشو ضایع میکنه .. اونم با اون وضعیتی که اومد و تبریک پیروزی اش را در انتخابات گفت ... کم کم باید فشار ازطرف جناح ها و جریانات مختلف حکومتی بیشتر و بیشتر بشود و بقیه هم جرات اظهار نظر به خود بدهند ... که تنها با این صورت است که ممکن است خامنه ای زیر بار این ماجرا که به نابودی خود او منتهی میشود برود ... نوه ی خمینی هم از ایران رفت و اظهار نظری هم از او شاهد نبودیم که او جرات ندارد و میترسد که همان بلایی که بر سر مجتبی آمد بر یر او هم بیاید ..... باید کروبی و موسوی و رضایی هم از این پروزه ی رفراندوم حمایت بکنند و تبلیغ ... و هر شخصیت سیاسی دیگر ... همه پرسی فقط و فقط در مورد یک چیز میتواند صورت بگیرد و آن مشروعیت داشتن این دولت است با پاسخ آری .. یا ..نه من برای دوره ی اول خاتمی رای دادم و دیگر رای نداده ام .. این نوع رفراندوم با این پرسش چه ارزشی میتواند داشته باشد مردم ما خواسته های بزرگ تری دارند .. من در پایین 4 عکس گذاشتم که آخرین عکس به نظرم شرح وضعیت موسوی باشد او انتظارات مردم را نمی تواند جواب گو باشد البته کروبی با آزادی هایی که وعده میداد به خواسته های سیاسی و اجتماعی و حتی خواسته های زنان بیشتر نزدیک بود ... همه پرسی اگر در مورد مشروعیت این نظام و ولایت فقیه باشد ارزش دارد تازه اگر در آن تقلب نشود که این امکان ندارد ... ایران به بسیاری از کشورها باج میدهد و همین امر باعث شده که تا به حال با او راه بیایند و بیخیال مسائل حقوق بشری در ایران بشوند .. شرکت نوکیا فقط به خاطر پول به مردم ایران خیانت کرد به مردمی که میدید هر روز در خیابان ها کتک می خورند و به زندان و شکنجه گرفتارند و حتی آنها را در خیابان ها به گلوله میبندند .. این تصاویر را همه ی جهان میدیدند و با این وجود شرکت نوکیا به مردمی که برای آزادی مبارزه میکردند خیانت کرد و جهانیان باید که او را تحریم کنند تا درس عبرتی برای دیگر شرکت ها باشد که به خود جرات ندهندکه به مردم آزادی خواه با هر نزادی و در هر کشوری خیانت کنند ... آری نوکیا را باید همه ی مردم آزادی خواه درتمام کره ی زمین تحریم کنند ..... هر چیزی و هر کاری قیمتی دارد چند روز پیش فیلمی دیدم که در منطقه ی جنگی سربازان به طمع ثروت و گرفتن بانکی و تقسیم شمش های طلای آن در بین خود از جان خود گذشتند و هر کاری کردند تا به آن بانک درداخل مرزهای کشور دشمن برسند ... و واقعیت همین است این ها هم که مردم را میزنند و میکشند با پول و بخاطر پول این کار را میکنند ..دشمن آزادی و مردم ایران پول را در دست دارد و با پول هر کاری میتوان کرد .. میتوان از نیرو های حزب الله را با روزی 200 هزار تومان استخدام کرد تا مردم را .. زن و مرد و پیر و جوان را بزنند و بکشند ... تازه نیازی به حزب الله نیست در کشور خودمان هم فراد بیشرف و خائنی هستند که بخاطر پول همچین کار هایی میکننند .... این دروغ محض است که میگویند اینها با فتوی فلان کس و یا با دستور فلان کس و به خاطر تعصبات مذهبی حاضر میشوند همچین کار هایی بکنند ... انسان مذهبی که نمی آید دستش را به خون مردم آلوده کند ... زنان و مادران را بزند ... اینها بخاطر پول است اینها با پول این کار را میکننند .. پول ...پول ...پول .. این کار را میکند ..... و متاسفانه ما خودمان هم به آنها کمک میکنیم ما خودمان هم به آنها پول میدهیم ات آنها هر کاری دلشان بخواهد با این پول ها بکنند .. آری ما با ریختن پول هایمان به نیت خیر و خوبی و ادای نذر و نیاز روحی مان در این صندوق های امداد پول میاندازیم در این امام زاده ها پول میاندازیم .. هیچ تا به حال فکر کرده اید که با این پول ها چه میشود که به کمیته ی امداد و حتی بهزیستی و این امام زاده ها و مسجد ها می اندازید .. هیچ فکر کردهایدچقدر پول روزانه در حرم امام رضا میریزند هیچ فکر کرده اید این پول چه میشود و کجا میرود آیا مردم ما بیکار نیستند آیا نباید با این پول های عظیم اشتغال زایی بشود و یا حداقل یارانه های بیشتری در نظر بگیرند .... این پول ها بر علیه خودمان خرج میشود ...آن پول ها را به این عده ی بی شرف میدهند تا مردم را در کوچه و خیابان بزنند ... آیا بهتر نیست این پول ها هودمان به دست خانواده ای فقیر بدهیم .. اگر درست به اطرافمان نگاه کنیم مردم اطراف ما نیاز دارند مطمئن باشید مسئله نان نیست فکر نکنید که شاید خانواده ای باشد که نان دارند و یا بیش از حد محتاجند .. نه به همین که دستت میرسد کمک کن آن پول ها را به حزب الله کمک میکننند آری پول های صدقه ی شما ... همان ده تومان بیست تومانی که هر روز به صندوق صدقه میاندازید برای خرج گروه های تروریستی و حقوق همین لباس شخصی های بیشرف استفاده میشود .. حساب کن اگر نصف جمعیت ایران روزی ده تومان یعنی صد ریال به صندوق صدقه بیاندازند روزانه چقدر پول میشود و اینها چه درآمدی از این راه کسب میکنند و مردم ما بیکارند حتی ما که از صادر کنندگان نفتی جهان هستیم هنوز بنزین را از خارج وارد میکنیم و تنها یک پالایشگاه در کشور داریم که اگر در این مورد تحریم بشویم .. کارمان تمام است .. ولی این کار را نمی کنند چرا که از این راه سود میبرند و آنها دنبال سود هستند و راه سود خودشان را نمی بندند آنها خیلی راحت میتوانند که تحریم های کلیدی ایران را به زانو بیاندازند ولی تا وقتی که این ایران برای آنها منبع سود است همچین کاری نمی کنند و دلیلی هم نمی بینند که حکومتش را تغییر بیابد ... با همین سرو صذایی که آن مردک نوچه ی خامنه ای به راه انداخت می دانی چقدر اسلحه فروختند و چقدر از این بابت سود در یافت کردند .... ایران فعلا برای آن ابر قدرت ها سود آور است و دلیلی ندارد که با او گلاویز بشوند ... هیچ فکر کرده اید که چرا باید احمدی نزاد بگوید که اسرائیل را حذف میکنیم ..؟؟؟ اصلا فکر کرده اید که همین جمله باعث چه سودی در کارخانه های اسلحه سازی شده و حتی هسته ای شدن ایران باعث شد که کشور های عربی هم این تکنولوزی را از امریکا بخرند همراه با اسلحه های پیشرفته ... استراتزی و سیاست این حکومت باعث شد که دوباره کارخانه های اسلحه سازی رونق بگیرند و سود سرشار آن نسیب آن دولت هایی میشود که دم از آزادی و حقوق بشر میزنند .... حقوق بشر با فروش اسلحه های کشتار جمعی منافات دارد و این همه هواپیما های جنگنده ... قرار است که در خاور میانه چه اتفاقی بیافتد .. که اینچنین سلاح ها به این منطقه سرازیر میشود .. چرا پاکستان به سلاح هسته ای مسلح است با وجودی که امنیت در این کشور برقرار نیست و هند چرا باید سلاح هسته ای داشته باشد و امریکا سوخت هسته ای به او بفروشد انگار که کوچکترین جنگی خاورمیانه را به جهنمی از بمب های هسته ای تبدیل میکند اگر این گروه های تروریستی به این بمب ها دست پیدا کنند .... وحشتناک است ...... کلام آخر دنیا را و سیاست کشور ها را باید از بالا دید تا فریب نخورد و درست قضاوت کرد ... کسانی که حکومت را در دست دارند تحت هیچ شرایطی آن را به مردم واگذار نمی کنند و چنان که میبینید برای ساکت کردن مردم این گونه برخورد میکنند آنها به پول و قدرت ایمان دارند و از آن دفاع میکنند و هیچ کس پول و قدرتش را به راحتی تسلیم نمیکند ... احمدی نزاد در مشهد سخنرانی کرد من از متن آن اطلاعی ندارم ولی پرده ای رادیدم که نوشته بود " احمدی دلاور .. مطیع امر رهبر " او واقعا مطیع امر رهبر است نگار که این با این نوشته احمدی میخواست کارهایش را توجیه کند ... الان صحبت خامنه ای است که میخواهد حکومت کند بوسیله ی احمدی ... آری احمدی یک وسیله است و با اوست که کشور را در دست گرفته و تحت هیچ شرایطی دوباره به دست دیگری نخواهد داد خامنه ای از دست دیگران به سطوح آمده بود و این مترسک را با تقلب بریر کار آورد تا اوضاع را در دست بگیرد ... میدانید چرا ما باید با امریکا و انگلیس دشمن باشیم ...؟؟؟ چون همان ها بودند که حکومت سابق را عوض کردند و حالا خوب میدانند که همین ها هم میتوانند حکومت را از چنگ آنها در بیاورند و میبینند که رادیو و تلویزیون آن کشور ها هم کار را شروع کرده اند ... به نظرم این دو کشور به مردم ایران بدهکار هستند چرا که اینها باعث و بانی این حکومت فعلی شدند و قدرت را به دستش دادند و حالا برا ی ادای دین خود است که این دو تلویزیون را راه انداخته اند و به مردم ایران آگاهی میدهند .... گاهی فکر میکنم که اگر این دو رسانه "صدای امریکا و بی بی سی " نبودند خود من هم بی اطلاع بودم و شاید مثل اعده ای بی اطلاع از این حکومت طرفداری میکردم .. چرا که اگر این دو رسانه نباشند تنها منبع خبری ما همین رادیو تلویزیون دیکتاتوری اسلامی بود که خبر ها را آنطور که دلش می خواهد پخش میکند و هر کدام هم که نمی خواست پخش نمی کرد من با عده ای مواجعه شدم که از تظاهرات تهران بی اطلاع بودند .. چرا که ماهواره نداشتند و از حقایقی که در کشور میگذرد بی اطلاعند .. به نظر م منبع خبری خود مسئولین این رزیم هم همین رسانه های به قول خودشان بیگانه باشد .... از همه ی دست اندرکاران این دو مجموعه ی خبری کمال تشکر را دارم .... حکایت همچنان باقیست .....

سخنان خامنه ای ...

سخنان خامنه ای هم که دیگر گل کرده ... یادم هست کسی گفنه بود که با همه ی مردم جهان دوست هستیم با مردم اسرائیل و امریکا و همه و همه ی مردم جهان .... خامنه ای ناراحت شده بود . و گفت :شخصی گفته ما با مردمک اسرائیل دوست هستیم و این اصلا درست نیست ... کسی نبود بگه آخه بی شرف مگه ما آدما خودمان انتخاب میکنیم که در کدام منطقه ی زمین و با چه نزادی و در چه کشوری ویا خانواده ای بدنیا بیاییم .... کاش گاهی ما هم به این فکر کنیم که اگر در بدن شخصی در افریقا و یا اشخاص دیگری بودیم چه احساسی میداشتیم .... اگر ما این بینش را میداشتیم که ممکن بود جای هر کسی باشیم مسلما طور دیگری فکر میکردیم و جور دیگری میدیدیم و به کشور های دیگر مرگ بر نمیگفتیم ... و خودمان را دشمن مردم کشور دیگری نمیدانستیم ... همان طور که فلستینی ها و عراقی ها و افغانی ها نباید خودشان رادشمن ما بدانند چون دولت ما در کشور شان دخالت میکند و آرامش را از کشورشان گرفته ایم ... _ در جای دیگری گفته ملت ما وفادار و با گذشت است ... و این حادثه های اخیر تجربه و درس بزرگی ست بله تجربه ودرس بزرگی برای مردم ما بود که چهره ی شما را بهتر شناختند و به حقیقت شما آن عده ای هم که نمیدانستند آشنا شدند .. ولی اشتباه گفکر نکنی که مردم ما درس ترسیدن و خفه شدن گرفته اند .. که درست برعکس مردم درس در میدان بودن گرفته اند و فهمیدن که زود تر از این ها میبایست از خانه هایشان بیرون می امدند تا شما فکر نکنید که به تعداد رای دهندگان موافق این حکومتند و سکوت مردم از رضایتشان است ... مردم ما ثابت کردند که اگر تا به حال ساکت بوده اند به این دلیل بوده که به اصلاحات امید داشته اند که شما نا امیدشان کردید ... و حالا که برای گرفتن حق خود وبرقر اری آزادی بیرون آمده اند شما فکر میکنید با کتک زدن و زندان کردن و کشتن آنها ساکت یشوند و از ترس شما خفه میشوند ... اشتباه میکنید .. مردم ما دیگر تا رسیدن به تمام خواسته هایشان مبارزه میکنند ... _ در جای دیگری گفته : نخبگان ما باید مواظب گفته ها و نا گفته های خودشان باشند .. این لحظه ی امتحان است .. به گمانم این درست ترین و راست ترین و بهترین حرفی بود از دهان این مردک بیشرف و خودخواه و مغور بیرون آمد .. آری نخبگان و شخصیت ها ی ما باید هر چه زود تر تکلیف و موضع خودشان را مشخص کنند که آیا با مردم هستند ویا مقابل مردم .. آگر تا به حال نگفته اند بگویند و اگر مبهم گفته اند مشخص کننند و هر کس مقابل مردم بیاستد منفور میشود و در فردای آزادی محاکمه ... از طرفی نوچه اش گفت که : اجازه نخواهم داد که دشمنان بشریت حقوق مردم را پایمال کننند.... > و من واقعا نمی دانم این احمقی اصلا میفهمد چه میگوید ...؟؟؟ از چه صحبت میکند .. دشمنان بشریت از دید او چه کسانی هستند ....؟؟؟؟ مگر نه که خود او و اطرافیانش دشمنان بشریت هستند ...؟؟؟؟ او زیادی از حکم "... تقیه ..." استفاده میکند ... ! او بی خیال طرح هایی برای 4 سال آینده اش میدهد انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده و خیلی مطمئن است حتما پشتش از جایی پر است و خیالش راحت که اینچنین حرف میزند و اصلا اشاره و اهمیتی به مردم نمی دهد ... نمی خواهم این وبلاگ را با نامش کثبف بکنم .....
سقوط هواپیمای توپولوف روسیه با صد و چند مسافر .. به خانواده ی همه ی قربانیان این فاجعه که هنوز علتش مشخص نشده تسلیت میگویم ... ما در این روز ها به عناوین مختلف هموطنان خود را از دست میدهیم و این خبر ها برای بسیاری عادی شده ... سه نفر از سرنشینان این هواپیما هم که بی هویت ماندند و مشخص نیست شاید این هم زیر سر خود این حکومت باشد .. که هر کاری میکند و جان آدم ها برای او هیچ ارزشی ندارد وهر کسی که فکر کنند مخالف آنهاست خیلی راحت از سر راه برمیدارند و از صحنه حذفش میکننند که هم از شرش خلاص بشوند و هم درس عبرتی باشد برای دیگر مخالفان ... و هم برای ایجاد ترس در مردم ... که دیگر کارساز نیست ..... نبودن مسلما بهتر از ساکت بودن است .... مرگ جزئی از بودن است .... رفتن به مرحله ی دیگری از بودن است... درود بر همه ی شهیدان راه آزادی .... که سکومت در برابر ظلم و بی عدالتی را تحمل نکردند و با دلاوریشان قدمی دیگر در راه آزادی برداشتند ..روحشان شاد .... و یادشان تا به ابد در تاریخ ماندگار .... .. ..

۱۳۸۸/۰۴/۲۸

گفته های هاشمی خطاب به چه کسی بود ..؟؟

آقای هاشمی آن کاری را که می بایست انجام میداد انجام داد همان که من انتظار داشتم ... آفرین به او ... او از اول سخنرانی اش .. خامنه ای را به کتک گرفت .. آن مقایسه ها و تعنه ها سیلی های آبداری بود که بر گونه های خامنه ای می نشاند .. هاشمی با آن گفته ها ..، مشروعیت این دولت ... که مشروعیت این نظام ... که شخص خامنه ای را زیر سوال برد و حتی گفت که کل این نظام را مردم انتخاب میکنند و خامنه ای مقدس نیست و آن راهم مردم به طور غیر مستقیم انتخاب میکننند .. گفت که نظام بدون خواست مردم مشر و عیت ندارد .. و با اشارات و کنایاتی که از محمد و علی و ... نقل کرد حتی مردم را به کارشان ترغیب و تشویق کرد ... که مردم اولویت اصلی را دارند و این حکومت و این رهبری با این شرایط حتی از نظر اسلام هم برحق نیست ... و ادامه داد که اگر مردم یک کشور حکومتشان رات نخواستند آن حکومت با زور نمی ماند .... هاشمی اشاره به آزادی همه ی ادیان و احزاب کرد و نباید سرکوب کرد که با این بر خورد آزادانه است که میتوان امپراتوری ساخت .. که شاید اشاره به کورش داشت با آن گستره ی کشوری و ... آن زمان گذشت ... حالا چشم و گوش مردم باز شده از تاریخ قبل از اسلام میدانند ... کورش را می شناسند ... مگر ممکن است که کسی کورش را بشناسد و هنوز دنباله رو این حکومت فاشیست اسلامی باشد و هنوز باورمند این حکومت دیکتاتوری آخوندی باشد .. در انقلاب 58 مردم برای آزادی و برابری بیشتر و برقراری دمکراسی قیام کردند ولی حکومت به دست روحانیون افتاد و مسبب این خود شاه بود .. از آن گذشته حتی آن مردمی که باورمند به این روحانیون بودند حالا نظرشان عوض شده ... در آن زمان هم اگر این ارتباتات وجود داشت و مردم از تمدن ها و انواع حکومت ها اطلاع داشتند اگر آگاهی داشتند این گونه بر ما نمی آمد .. مردم .. مخصوصا آنهایی که جز یی از این حکومت هستند .. آن را قبول ندارند و هر گز فکر نمی کردند که انقلاب به این جا برسد .. سر کوب ادیان و احزاب باعت دیکتاتوری شدن حکومت می شود ندادن آزادی به افکار و روز نامه ها با فساد در حکومت میشود .. چرا که اگر مطبوعات آزاد باشند همان ها پی گیر مدیران میشوند و هر اتفاقی که بیافتد فورا اطلاع میدهند و بااین صورت دیگر کسی حتی جرات خلاف نمی کند ولی وقتی مطبوعات نتوانند افشاگری کننند مسلما هر کسی هر کاری دلش بخواهد انجام میدهد .. و حتی به صورت گروهی به دزدی و کار شکنی می پردازند و این گرو ه های با هم گره میخورند و برای منافع خودشان از قدرت بدست آمده استفاده میکنند و ارد سیاست میشوند و دخالت میکننند و ابزار های دولت را در دست گرفته و مردم را فلج میکنند ... فکر میکنی چرا با وجودی که اینطور به مردم اهانت شد کتک زدند کشتند و به زندان و شکنجه از همه نوع پرداختند چرا .... چرا هیچ کس هیچ چیز نگفت و هیچ کار نکرد و همه خفه خون گرفتند ... همه ساکت ماندند چرا که سرکوب مردم حفظ منافع همه ی آنها بود ... موضوع منافع همه ی آنهاست ... همه شان میدانند که اگر مردم قدرت را در دست گرفتند همه چیز شان را از دست میدهند و حتی محاکمه میشوند .... از همین الان هم دارایی هاشان را به خارج کشور انتقال دادند اینها به فکر منافع شان هستند و در حقیقت از منافعشان دفاع میکننند ...... اگر مردم حکومت را در دست گرفتند گند همه شان کم کم رو میشود و خود این هاشمی و خامنه ای و حتی موسوی هم باید محاکمه بشوند ... آری آنها در این سرکوب ها از منافعشان دفاع میکردند ... دیدید چه بر یر بروجردی آورند .. دیدید که کم مانده بود کروبی را هم یک دست کتک سیر بزنند ... اینها زورشان به کروبی نمی رسد .. وگرنه کروبی هم الان به جرم گفته هایش .. در زندان و زیر شکنجه بود ... آقای هاشمی ـآمد و در آخر روشنگری هایش که به مردم میگفت حکومت اسلامی باید آن طور باشد نه این طور ... وبا حرفها و استدلالاتش ثابت کرد که این حکومت و این رهبری دیگر مشرعیت ندارد ... به قول خودش راه کار داد .. ولی به چه کسی ....؟؟؟؟؟؟؟؟ چه کسی باید این کار ها را بکند ..؟؟؟ مسئولیت انجام این راهکار ها با چه کسی ست ...؟؟؟ آنها خودشان هم میداننند که صلاحیت ندارند .. آنها خودشان هم میداننند که باید این کار ها را بکننند تا حکومتی مردم سالار داشته باشیم ... ولی اگر اینها می خواستند که حکومت را به مردم بسپارند و به خواسته ی مردم اهمیت میدانند که وضع ما اینطور نبود .. آنها به منافع شخصی شان فکر میکنند ... آنها به منافع شخصی شان اهمیت میدهند ... مردم و خواسته ی مردم برای آنها ارزشی ندارد و اصلا مهم نیست .... آنها به خودشان و به قدرت و ثروت فکر میکننند ... به هر قیمتی ... حتی به قیمت سرکوب مردم به این شکل و فرم ... حتی با ایجاد خفقان و زور .... ما یک حکومت دیکتاتوری داریم .. و این را خیلی ها نمی دانستند و یا نمی خواستند بپذیرند .. ولی این حقیقت دارد ...... ... .. رفسنجانی این حرفها را به چه کسی میزند ... طرف صحبت او کیست ...؟؟؟؟؟؟؟؟ خامنه ای ...؟؟؟؟؟ یا این حرفها .. به نوعی مخاطبش مردم بود و داشت مردم را روشن میکرد .. طرف حرفهای او مردم نبودند ...؟؟؟؟ در حالی که در همان روز هم به سرکوب مردم ادامه میدانند .. این حرفها را به چه کسی میزد ... ؟؟؟؟ آیا خامنه ای با وجودی که خود سازمان دهنده ی این کودتا بود و خیلی دستپاچه و نا به جا به دست اندر کارانش تبریک گفت و به نوعی به مردم و دیگر شخصیت ها گفت که خفه شید که همین است که هست ... و مردمی که به امید تغییر به وسیله ی اصلاحات ... امید داشتند هم او را نادیده گرفتند و برای اعتراض به خیابان ها ریختند ... آیا خامنه ای شخصیت و کار و حرف خود را نادیده میگیر د و کوتاه میآید و به آن راهکار ها گردن می نهد ... آیا اگر این کار را کرد حیصیت خودش را زیر سوال نبرده ... گمان نکنم که خامنه ای این کار را بکند ... و نمی کند ....... آیا رفسنجانی با وجودی که شب قبلش با او ملاقات کرده بودند وانگار که به نتیجه ای نرسیده نبودند که فبل از سخنرانی او کسی را فرستادند که به او تذکر بدهد : که تریبون نماز جمعه نباید برای اهداف حزبی استفاده بشود... و او باز کار خودش را کرد و حرفی را که میبایست می گفت گفت که بهتر از این هم نمی توانست خامنه ای را زیر سوال ببرد ... آیا رفسنجانی با مردم حرف نمی زد ... ؟؟؟؟؟

۱۳۸۸/۰۴/۲۵

چرا هستیم ...؟؟؟؟؟؟

دوست عزیزی نوشت : کاش میفهمیدیم که چرا هستیم ... اگر کسی بخواهد در مورد انسان بنویسد نباید گرفتار دین و یا هر گونه خرافات انسانی باشد .... بایستی نگاهی فرا دینی داشت ... نگاهی ، ورای همه ی فلسفه ها و سفسطه ها ی انسانی ....، که همه ی آنها نظرات و دید شخصی عده ی خاصی ست که برای فرار از درد بودن یا چرا بودن ... ، با آن دلایل ، بودن خودشان را .. ، برای خود... ، صرفا برای خود ...، توجیح میکرده اند ........ نمیتوانم بگویم که در این مطلبی که خواهم نوشت من گرفتار توجیح بودن .. برای خودم ... ، نخواهم گشت .. انسان از وقتی خودش را دید ... یعنی خودش را شناخت ... یعنی خودش را حس کرد ... یعنی بودن خودش به همراه امکان حتمی نبودنش را درک کرد ... و شاید برای عده ای حتی مرگ هم اهمیتی در این قضیه نمی توانست داشته باشد ... وقتی درد کشید .. وقتی رنج و ناخوشی را احساس کرد وقتی روزمرگی را چشید ... درد بزرگی را باتمام وجودش لمس کرد ... چرا بود .... چرا میبایست تحمل میکرد ... چرا میبایست بودن را تاب می آورد تا زمانی که بمیرد ... چه ارزشی داشت ... سوالی که مطرح شد .. و همیشه و برای همه کس و همیشه بی جواب ماند ......... بشر برای التیام این زخم ... به افسانه ها روی آورد ... و به قصه ها دل خوش کرد قصه هایی که فقط دل خوش کنک بودند و سالهای متمتدی و تا همین الان خود را با آن فریب داده اند ........ بودنشان را با قصه هایی غیر منطقی توجیح کردند و دیگر بهش فکر نکردن تا با خیالی آسوده تر بودن را تا لحظه ی رفتنشان تحمل کننند ... ساختن و هنر راهی برای فرار شد ... اگر به زندگی مردم نگاه کنی میبینی که هر کدام به چیزی دل خوش کرده اند و هزاران راه برای با خود تنها نبودن و با خود مواجهه نشدن ابداع کردن .. تاتیر و سینما و فوتبال و انواع ورزش ها ... تلویزیون ... رادیو .... نقاشی پرورش انواع حیوانات و ... و ... و .... وووووو انسان تنهاست ..... و ناتوان ... و در برابر احساس پوچی ، حتی با تعصب ها ی کور و خشن ، مقاومت میکند .... انسان ناتوان و احساساتی ست .... و همیشه تنهاست ... ادامه دارد .....

مبدا سالنامه ی ایرانی هجرت آن بی شرف نیست

من همیشه و همیشه مخالف این تاریخ یعنی سالنامه بوده ام که فرار یک عرب از شهری به شهر دیگر مبدا آن است ... کشور من تاریخی بس شگرف دارد که آن اعراب حتی به پای آن هم نمی رسند ... و متاسفانه اسلام آنها ، ایران و بسیاری کشور های متمدن را به نابودی کشاند ....

شرافت را به پول فروختند ... بی شرفها

چی شد .. چطور شد .. که ما ... دشمن اسرائیل شدیم ..؟؟؟ ما که هنوز نمی دونیم ... کشور ما هم....که تصرف شده ... گیر یه مشت آدم زورگو شده ... دیدی چی شد ...؟؟/ دیدی که حزب اللله چی گفت ...؟؟؟ دید که اگه این دولته .. عوض بشه ... مقرری شونم .. باهاش قطع میشه ... اومد طرفداری پول هاشو گرفت ... حزب الله رو .. با اسلام فاسدش ... مردم شم .. قبول نکردن خودش .. حالا میاد به مردم ... ما میگه ... آروم باشین ...اروم باشین ...بی خیال ... برین تو خونه هاتونو .... ساکت شین .... اون انتفاضه مال ماست ...غصب نکنین .. حیثیت ما ... تازه واسه آروم کردن مردم ...... گروهی از گردن کلفتاشونو .... فرستادن واسه سرکوب مردم ... یه وقت نشه دکونشون بسته شه ... مقرری شونم ... یهوقت با اینه ... دولت نا حق .... یه جوری بسته شه ... دیدی گفتم ... دیدی گفتم ... دنیا با پول میچرخه ... حزب الله دست پاچه شده ... دور موشه می چرخه ... کاشکی همه میفهمیدن ... ارزش نداره زندگی ... واسه پول که نباید.... شرافتو داد بندگی .... بخاطر پول نباید ... شرافتو ندید گرفت ... بی شرفا ... ببین چی شد کشورمون ... مردمو باز کتک زدن .. بی شرفا ... .ی شرفا ... آخه چرا ...؟؟؟ برای پول ...؟؟؟ چه قیمتی ...؟؟؟ شرافتو ... مردونگی ....؟؟؟؟ چی شد خدا ایران ما ....؟؟؟ چی شد خدا اون دین ما ...؟؟؟ روحانیون ما هم ... همه با هم خفه شدن ... آخه منافع اوناست ... آگه که آزادی بیاد .. دکونشون بسته می شه ... آهای بیا .... آهای بیا ... نترس ... نترس .... بیا با هم .... یه کاری هست ... مبارزه ... برای آزادی هم نفس کشیدن و یه روزی بی دغدغه و بی خبر مردن چه ارزشی دارد ... بیا مبارزه کنیم برای آزادی .. تا نفس داریم .. تا زندگی ما ... بودن ما ارزش پیدا کند ... درود بر مبارزان راه آزادی ....

بازم در مورد شریعتی

من سیاست و حرفهای شریعتی را قبول دارم و تایید نمی کنم .. ولی حقیقتا از خوندن بعضی نوشته هاش حال میکردم .. اون الینه شده بود و البته از کسانی بود که مردم را به انقلاب دعوت میکرد و الببته از راه دین مردم وارد شده بود و از اعتقادات مردم در راه هدف و نیت خودش استفاده میکرد و آخوند های آون زمان هم دل خوشی ازش نداشتن .. دلیلی هم نمی بینم که ازش حمایت کنم ... کاش مردم فریب آدم هاییی مثل آون رو نمی خوردند و کاش شاه مردم را رها نمی کرد و خود اصلاحات را آغاز و سازماندهی میکرد .. کاش خود شاه می ماند و خود رفراندوم می گذاشت ......... گذشت و بر گذشته حسرت بیهوده است .. زمان بسیاری گذشته و مردم عوض شده اند هر چند این رزیم با تلقینات شبانه روزی ، ولایت را به نسل بعد از انقلاب دیکته میکرد و به آنها مییقبولاند ولی نوجوان ها و جوان های ما ...

۱۳۸۸/۰۴/۲۳

خاطرات زیادی از نوشته های شریعتی دارم و همیشه از خواندن آنها لذت میبرده ام و یاد میگرفته ام ... هبوط " کویر"گفتگو های تنهایی"همیشه و همیشه از خواندن این کتاب ها لذت میبرم چه مفاهیم شگرفی با کلمات دنیوی بیان شده ... شاید به گفته ی خودش خدای کلمات است من در سطحی نیستم که بخواهم شریعتی را نقد کنم من دید خودم را بیان میکنم او در خانواده ای مذهبی رشد یافت و تلقینات و تلقینات دینی و مذهبی تمام وجودش را گرفته بود این افسانه ها و دروغ ها که در او به یقین رسیده بود با منطق و مطالعات نفی میشد و همیشه در او این دو گانگی وجود داشت و همیشه در درون او پیکار بین این دو بر قرار بود ... پیکار منطق در برابر لذت افسانه ها و خرافات دینی که احساس لذت بخشی به او میبخشید .. و این را میتوان به وضوح در نوشته ها یایشان دید احساس پوچی که او هم درگیر بود و چیز هایی را میفهمید که دیگران نمی فهمیدند و حقیقت بودن و شدن در مقابل آنچنان که دوست میداشت باشد نه آنچان که بود تلخ و درد ناک و زجر آور و زحمت ....همه به این جا نمی رسند به این نقطه که بودن شان مساوی با زجر و زحمت باشد یک درد باشد و او به این در جه رسیده بود.. که: {خدا یک جو شانس بدهد ، چه شانسی ؟ خریت !اوه که چه نعمتی است ، چه سر مایه ای است؟ خوشبختی هر کسی به میزان بر خورداری او از این نعمت عظمی است و بس . این است تنها راز سعادت آدمی در حیات و بقیه اش همه حرف است و فلسفه بافی است ... }و او به این نتیجه رسید او در آن محیطی که زندگی میکرد و با توجه به سطح شعور و درک و فرهنگ جامعه ی عامی ما خیلی از تابو ها را تا آنجا که میتوانست شکست و در کتاب کویر حرف هایی را که نمی توانست بزند با ایما و اشاره و داستان و حکایت گفت او برای آرامش بخشیدن به روح خود که به حقیقت رسیده بود و گرفتار درد بودن ... به خیالاات و افسانه ها و پناه برد ... :{اساطیر نیاز روحهایی است که تاریخ سیر شان نمی تواند کرد}..هبوط نوشته هاییی است که آن چه را می فهمید در آن بیان کرد من دراین نوشته های شریعتی حرف های خودم را دیدم و افکار خودم را تماشا کردم من هم احتیاج داشتم که اطرافیانم بگویم که شما نمیفهمید و هم احتیاج داشتم که بگویم که شما نمی فهمید که نمیفهمید ............. روحش شاد ...
ناسا در هشداری اعلام کرد که یک توفان خورشیدی در سال 2012 به زمین میرسد که دانشمندان در مورد شدت این طوفان خورشیدی را نظرا ت متفاوتی دارند ... یادم هست که زمانی در مورد قوم مایا مطالعه داشتم که انها هم تمدن بزرگی داشتند و پیش بینی های ستاره شناسی شان را بر سنگ ها حک می کردند و هنوز هم معلوم نشده که چرا به صورت یک باره مکان زندگی خود را ترک کردند .. آنها در پیش بینی هایشان تا سال 2012 را پیش بینی کرده و تا به حال همه ی آنها درست از آب در آمده .. از قضا آنها اعتقاد دارند که جهان تا سال 2012 ادامه دارد و در این سال جهان به پایان میرسد

چرا طرفداران این حکومت از طیف فقیر مردم هستند

اگر در متن جامعه باشی و با افراد کم درآمد و کم اطلاع که ماهواره ندارند باشی می فهمی .. میفهمی که چرا هنوز به رهبر اعتقاد دارند البته الان خیلی کوم تر شده حتی افراد بی اطلاع و بی ماهواره هم از این حکومت نا راضی هستند یه طورایی .. یا شاید بشه گفت که مستقیما به همین ربط دارد که هر چه قدر که افراد به ماهواره و کامپیوتر بیشتر دسترسی داشته باشند به خبر های حقیقی بیشتر دسترسی دارند و از حکومت بیشتر نا راضی اند این را حکومت هم فهمیده و دستور جمع آوری ماهوا ره ها را صادر کرده و البته که سرعت اینترنت و فیلتر کردن سایت ها هم از دید آنها دور نمیماند طبقه ی کم درآمد به کامپیوتر و ماهواره کمتر دسترسی دارد و اگر خودمان را جای آنها بگذا ریم که تنها منبع خبریمان رادیو و تلویزیون حکومت دیکتاتوری اسلامی باشد ما هم مثل آنها فکر میکنیم .. من حتی اشخاصی را دیدم که حتی از جریان تظاهرات مردمی خبر نداشتند با وجودی که ....؟؟ این مردم نه تنها از اخبار واقعی اطلاعی ندارند که فکر میکنند همان اخبار تحریف شده ی رسانه های اسلامی درست است ..؟؟ و وقتی من در مورد این جریانات حرف میزنم فکر میکنند که دروغ میگویم و باورشان نمی شود ...؟؟؟ البته این حکومت مردم را گرسنه نگه داشته که نتوانند حتی به مسائل مملکت فکر کننند چه برسد که اعتراض کنند ... مردم میدانند که متاسفانه اگر یک روز کار نکنند فردای آن روز سفره شان خالی می ماند ... با این تورم مردم پس اندازشان را از دست داده اند و البته که این سیاست خود ایبن حکومت زور است .. مردم را گرسنه نگه داشته اند تا بتوانند بر آنها حکومت کنند و مردم گرسنه باید به فکر سفر ه هایشان باشند ...

۱۳۸۸/۰۴/۲۲

سوالات کلیدی

چند در صد از ما که ادعای مسلمانی داریم قرآن را به صورت فارسی خوانده ایم ..؟؟؟
چرا نماز {عبادت و صحبت با خدا } را با زبان عربی و بدون توجه به معنی و طوطی وار برای رفع احتیاج میخوانیم ...؟؟؟؟
چرا به طرف عربستان رو میکنیم و با خدای خودمان با زبان محلی خود حرف نمیزنیم ...؟؟؟؟ آیا نماز برایمان تکراری و بی محتوی نشده .. آیا برایمان اعتیاد نشده یعنی به آن معتاد نشده ایم ..؟؟؟ آیا خدای ما زبان محلی ما را نمی فهمد .. مگر خدای ما خرب است ...؟؟؟؟ آیا ما زندگانی محمد و امامانمان را می شناسیم و افکار و کارهایشان را میدانیم ..؟؟؟ آیا میدانیم که امام رضا کی بود و چکار کرد و چطور زندگی میکرد ...؟؟؟ آیا اسم همه ی امامانمان را به ترتیب از حفظ هستیم و میدانیم چگونه زندگی میکرده اند و چرا به آنها امام میگوییم .. ؟؟؟ چه انتظاری از امامانی که به زیارت قبرشان میرویم داریم و آیا کاری برای ما میتوانند انجام دهند ..؟؟؟ آیا میدانیم که امام حسین چگونه زندگی میکرد و چرا در راه کربلا بود و چرا به دست عمو زاده هایش کشته شد ..؟؟؟ آیا درست است که امام حسین برای کسب قدرت و پادشاه شدن میخواست به کوفه برود و به جای پسر عمویش برود ...؟؟؟ آیا امام حسین به بهشت نمی رود .. و اگر میرود چرا برایش عزا داری میکنیم ...؟؟؟؟ عزا داری ما برای امام حسین چه فایده ای برای ما دارد آیا ما را به بهشت میرساند ..؟؟؟ چرا مبدا تاریخ کشور ما ایران هجرت محمد است مگر کشور ما تاریخ و افتخارات بی شماری نداشت ...؟؟؟ آیا به این اعتقاد دارین که امام زمان در چاه است و آخوند ها او را کشته اند تا بتوانند حکومت کننند ...؟؟؟؟

تعصب ..

<">تعصب .. وقتی اسم کسی را می آوری انگار که چوب توی استینشون کردی قرمز میشن و به رگ غیرت شان بر میخورد چه خبره بابا .. اگه راست میگی و حرفی داری بیا مثل یه آدم منطقی و متمدن ادعایت را ثابت کن .. همین تعصبات بیجا ایرانی را به این جا کشانده .. گاهی میبینی طرف هیچ اطلاعاتی نداره ولی فکر میکنه که در و همسایه هر چی گفتن راسته و یا تلقینات بچگیش خود حقیقته .. ما باید در مورد تمام اعتقاداتمون تجدید نظر کنیم .. دوباره باز بینی کنیم .. چرا که اکثر چیز هایی که ما اعتقاد داریم از زمان کودکی و تلقینات با با مامان ماست که اونم از شنیده ها و خرافات محله بوده .. هر کدوم از ما با دید خاص خودمون ، با دانش جزیی خودمون قضاوت میکنیم و نظر میدیم و نمی شه گفت چون فلانی گفته درسته ویا حتی غلته .. به اعتقاد من باید برای بدست آوردن علم و دانش درست تر ، باید از استادان همه ی علوم دعوت کرد تا آ ن قضیه را از دید دانش خود مورد قضاوت قرار دهد و نظر همه ی آنها را کنار هم گذاشت تا بتوان دید درست تر و علمی تر ی بدست آورد ... از طرفی باید کار و نظرو دانش و درست را از هر کس و با هر عقیده ای که باشد پذیرفت چه اهمیتی دارد که طرف چه دینی داشته و چه را می پرستیده .. در کشور ما از همان اول رهبر احمق ما گفت : ما تعهد میخواهیم نه تخصص ... و با همین جمله همه ی مغز های ایران از زادگاهشان رفتند به جایی که به تخصصشان اهمیت داده بشود .. تعصب به هر چیزی احمقانه ست در دنیای ما هیچ چیز قطعی نیست مخصوصا سخن و برداشت های شخصی ما .. دوستی که انگار طرفدار شریعتی بود نظری نوشته که تا چیزی در موردشریعتی نمیدانی در موردش حرف نزن و من تا به حال به نظرم در مورد شریعتی ننوشته ام ولی مطلب آینده ام در مورد آ<ست به یاری ایزد..>

۱۳۸۸/۰۴/۲۰

درود بر مردم مبارز راه آزا دی

هنوز علت مرگ مایکل جکسون مشخص نشده .. ؟؟؟ از این ها {حکومت اسلامی دیکتاتوری } هر کاری بر می آید شاید کار خود اینها باشد که برای اینکه نگاه رسانه های جهان را از ایران و شاهکار و دلاوری های مردم ایران برگردانند فکر کرده اند که چیکار کنند و چیکار نکنند .. که به فکرشان رسیده که بهترین کار که کل جهان را مبهوت میکند بطوری که ماجرای ایران را هم در حاشیه می راند... کشتن {مرگ } مایکل است ..تنها مرگ این چهره ی جهانی با محبوبیت جهانی قادر به این کار است .. که همین طور هم بود ... وای خدا من .. چه گفتم ....؟؟؟؟؟ از این ها هر کاری بر میاید .. و تا حالا هم هر کاری .. "هر کاری" کرده اند .. این حکومت برای بدست آوردن آرای جهانی حاضرند هر امتیازی را به کشور های موثر بدهند .. که تا به حال هم با همین حربه مانده اند و کشور ها هم به منافع مردمشان بیشتر از سرنوشت مردم ایران اهمیت مید هند .. اینها ترسیده اند ... ترسیده اند .. و کشور های دیگر را دلیل این دلاوری های مردم میدانند چون خود اینها هم با کمک امریکا و انگلیس به قدرت رسیده اند و می ترسند بوسیله ی همون ها هم از آنها گرفته شود مسلما اگر آنها پشت مردم ما را بگیرند این حکومت سریع تر از بین میرود .. همه ی اینها که رای داده اند که به تظاهرات نمی آیند .. بلکه بیشتر اینها که به تظاهرات می آیند و اینطور جان فشانی میکنند از مردمی هستند که مخالف این حکومت دیکتاتوری هستند که از این موقعیت استفاده کرده اند و به همراه مردم مخالفی که تا به حال به اصلاحات فکر میکرده اند و حال دیده اند که فایده ندارد و این حکومت بسیار گستاخ تر آن است که به رای و نظر مردم گردن نهد.. برای تغییر همه ی قوانین تبعیض آمیز و ضد بشری به میدان آمدند و به هر بهانه ی دیگری هم که شده باز به میدان می آیند ... و تا به خواسته های منطقی و دمکراتیک خود نرسند دست بردار نیستند .. این حکومت هزار نفر از مردم مبارز در میدان ها و خیابان ها را دستگیر کردند به خیال اینکه کس دیگر ی نیست که به مبارزه ادامه بدهد .. ولی غافل از اینکه خانواده و کل اقوام تک تک همین ها که به زندان انداخته و کتک زده برای خون خواهی می آیند .. و مردم .. تک.. تک.. مردم .. با هر بار آمدن در خیابان ها جرات و جسارت شان برای بار دیگر.. بیشتر و بیشتر میشود .. درود بر مردم شرافت مند و غیرتمند ایران که زیر بار ظلم و زور نمی رود و به مبارزه اش بیشتر و بهتر ادامه میدهد ..

این اسلام حقیقی نیست که اینها دارند ..

در پیام ها .. البته در همه جا می شنویم که این اسلام حقیقی نیست .. اینها اسلام را خراب کرده اند .. در حالی که همین سران حکومت از اسلام ناب محمدی دم میزنند .. افتخارشان به اسلام است .. ادعایشان به اسلام است .. همه چیز را به اسلام ربط میدهند .. برای منطقی و مجاز جلوه دادن کارشان به اسلام ارجاء میدهند .. خود اینها که میگویند " این اسلام حقیقی نیست " نمی دانند که اسلام چیست .. اسلام را نمی شناسند .. اصلا جز شنیده ها از اسلام نمی دانند .. جز همین تلقینات حکومت که صبح تا شام از اسلام میگویند و تفسیر های جور وا جور میکنند چیزی از محمد نمیدانند .. نمیدانند که محمد چه کرده .. نمیدانند که محمد چه کار ها که نکرده ...... نمیدانند که خود محمد به گفته های خود ایمان و اعتقاد نداشته و هر کاری که دلش خواسته با مردم و دشمنانش کرده .. نمی دانند که امام علی شان چطور بی رحمانه سر مخالفان و اسرای بیچاره را میبریده .. نمیدانند که آن علی خوب و نازنین و جوانمرد و سرشار از اخلاقیات عالی و پر از انسانیت را ما ایرانی ها به جای رستم آفریدیم و آن علی عرب اینگونه نبوده است .. یادم میاید که خیلی وقت پیش که به کتاب ها و اطلاعات دسترسی نداشتم .. قرآن را کامل به صورت فارسی خواندم که همان اعتقادم را به قران از دست دادم و یکی از استدلال هایم این بود که اگر قران و محمد واقعا از طرف خدا بوده چرا برده داری را منسوخ نکرد ه ..؟؟ و من نمی توانم این خدا را قبول کنم و اصلا نمی خواهم و این دین از طرف خدا نیست این یک فریب است برای قدرت و ثروت گفته های زرتشتی آنقدر بشر دوستانه است که من باور میکنم که گفته های خداست ولی گفته های قرآن را نه ...
من پیامبری کورش و داریوش و انوشیروان و خشایار شاه را قبول دارم ولی محمد را نه ..

۱۳۸۸/۰۴/۱۷

دیدید که این بی شرف سر حرف چند روز پیش خود هم نماند و دوباره زنتان و مردان ... پیر و نوجوان ما را مردم شرافت مند مان را زیر کتک گرفتند ..لعنت ... لعنت به همه تان ... لعنت به شما خیانت کاران به مردم و به انسانیت ...
آیا انسانیت .. در مقابل دین بی ارزش است .. آیا انسانیت در مقابل پول و قدرت میبازد ..؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۳۸۸/۰۴/۱۶

وقتی چشم هایم را میبندم دراز کشیده و بدون کوچکترین حرکتی .. آیا میتوانم .... شاید بهتر باشد این طور بگویم که : چه احساس میکنم .. اگر گذشته را به کنار بگذارم .. آیا تصویر روشنی میتوانم از خود داشته باشم .. من کی هستم ... ؟؟؟ من چی هستم .. ؟؟؟ ...
با چشمان بسته بدون هیچ حرکتی می توانم خودم را احساس کنم .. میتوانم تک تک اجزای بدنم را احساس کنم .. .. چه درکی از اطرافم میتوان داشت من در کوشه ای از اتاق خانه ای در فلان شهر و فلان کشور در فلان قاره و و فلان نقطه ی جغرافیایی کره ی زمین .... در فلان موقعیت نسبت به ماه و خورشید.... در فلان کهکشان و ... هستم ... وقتی چشمانم بسته و من بدون حرکت و فقط فکر میکنم .. تنها نشانه ی زنده بودن من فکر کردن من است ... آیامن کجا هستم ..؟؟؟ .. چراهستم ... ؟؟؟ چه هستم ...؟؟؟ چرا هستم ...؟؟؟؟ آیا این سوالات اگر در حال فعالیت های روزمره باشم فرقی میکند ..؟؟؟ من همان هستم و با همان نمیدانم ها و همان چراها ...

۱۳۸۸/۰۴/۱۵

بیچاره نفهمیده وگرنه نمی گذاشت ..

دیدید چه شد ....... بعد از دو هفته آمده و میگوید من مخالف سرکوب مردم هستم .. ای بی شرف ... ای بی شرف ...حالا که کار از کار کذشته از زیر همه چیز شانه مخالی میکند و ادعا میکند که او مخالف سرکوب مردم است .. و او هیچ کاره بوده است و نمی گذارد تکرار شود .. ای بی شرف مردم فریب ... پس چرا تا حالا هیچ غلتی نکردی .... بی چاره نفهمیده وگرنه نمی گذاشته اینچنین با مردم بر خورد نکنند به خاطر اینکه داشتن ترتیب مخالفان خودش را میدادند سرش را زیر برف کرده تا نبیند چه بر سر آنها می آید .... بی چاره سرش زیر برف کرده بود نفهمیده .. نفهمیده طرفدارانش چه بر سر مخالفانش می آورده اند ... تازه فهمیده که اون ها مردم بوده اند .. نه خس و خاشاک .. به خاطر همین می خواهد در دولتش تغییرات اساسی بدهد می خواهد کشور را به پیشرفت برساند .. البته که با دروغ هرچیزی میشود گفت و ادعا کرد که هست مثل حاله ی نور ... البته که پیروزی نوجوانان از افتخارات دولت اوست .. مدال های طلای رضا زاده هم و همچنین افتخارات کشتی گیران هم از افتخارات دولت اوست .. ای عوام فریب پست فطرت .. ای قدرت پرست کور .. ای دروغ گوی بی لیاقت .. ای فریب خورده ی نایب امام زمان ... تو قاتل ندا ها را حتما میشناسی .. که تو خود جزئی از آنها هستی .. این فاجعه ی تعرض به مردم بی دفاع و شریف در دوره ی سلطنت تو اتفاق افتاده .. و در تاریخ بر پیشانی تو حک خواهد شد ...

دین این بی شرفها پول است

این بی شرف ها بی دین هستند و برای بقای پول و ثروت و قدرت شان هر کای میکنند .. چرا نکنند .. آن بی شرفها .. آن بی شرف ها ...... آن بی خدا ها ... آن عقده ای ها .. آن پول پرست ها هر کاری برای منافع شخصی شان میکنند ....... هر کسی که لازم ببینند میکشند .. و هر تعداد که لازم باشد برای ترساندن مردم شکنجه میدهند .. مسلمانان و مخصوصا متعصبین مذهبی عقده ای هستند و این تقصیر خودشان نیست ... تقصیر این دین شیطانی ست که هر غیر خودی را مستحق مرگ میبیند .. . اگر زندگی شخصی " محمد " را مطالعه کنیم ، میبینیم که او هم برای خاطر " پول و قدرت " هر کاری کرده و هر کسی که مخالفش بوده را کشته و حتی آنقدر بی شرف بوده که با زنان و دختران مخالفین خود یا آنها که مردشان را کشته بود هم ازداج می کرده و هم خوابگی داشته و هیچ رحمی در وجودش نبوده .. او برای بدست آوردن پول با یک پیرزن ازدواج میکند ... او آنقذر گرفتار شهوت بود که در مقابل زنان نمی توانست جلوی خودش را بگیرد و چیزی از حرمسرا کم نداشت بطوری که زنان بیشماری داشت .. اگر مقایسه کنیم همان کاری که محمد کرد این آخوند ها هم برای قدرت و پول میکنند که دین یک استراتزی ست برای بدست آوردن پول و قدرت با فریب آدم های بی اطلاع و ساده .. آدم های فقیر و بیچاره . آدم هایی که به حوزه ها میروند دو گروه هستند گروهی که برای بدست آوردن حقیقت پا در این راه میگذارند . و کسانی که به اسرار خانواده و یا به دلیل فقر وارد این ماجرا میشوند که این دسته بسیار زیادند .. من خود به حوزه رفته ام و از جو آن به خوبی اطلاع دارم و بایست بگم که در آنجا هم لوات رواج دارد .. شهوت غریزه ای که کنترلش سخت است و همیشه و همه جا همراه ماست .. حتی در مسجد .. حتی در مسجد هم شاهد لوات بوده ام .. باور کنید راست میگویم .. به خدای ایران قسم که راست میگویم .. که آنها که درگیر تعصب مذهبی هستند و گرفتار این مسئله که شهوت گناه است .. همیشه شهوت خود را سرکوب میکنند و لی .. ولی شهوت با سرکوب شدن قوی تر میشود عقده میشود که سرکوب هر احساسی در انسان باعث قدرتمند شدن آن احساس میشود .. و حساس شدن آن .. و این حس با کوچکترین تحریکی بیدار میشود و همه دارند خصوصا نوجوانان ... در مورد فقر میگفتم که از دلایل بارز رفتن به حوزه است ... که پول پرست بودن آخوند ها را توجیه میکند .. در تظاهرات های این حکومت ، شاید خیلی ها ندانند که مدرسه ها را بسیج میکردند و به اجبار با خود به خیابان ها می آوردند .. حتی وقتی کسی از سران دولت هم به شهرستان ها می آمدند باز این مدارس بودند که با اجبار لشکری از دانش آموزان را برای استقبال می بردند .. این امری عادی ست و دانش آموزان هم برای این ماجرا و رهایی از کلاس همیشه خوشحال بوده اند .. در حالی که دنیا فکر میکند مردم برای استقبال و پشتیبانی و حمایت از فلان شخصیت یا فلان ماجرا ست .. و در صدا و سیمای دولت هم میگویند استقبال پر شور مردم ..

۱۳۸۸/۰۴/۱۴

پدر..

پدر...پدر ... چه باید بگویم ... من نمی دانم چه احساسی ست پدرم را در بچگی از دست دادم .. و .. و .. من به او بد کردم .. من به او بد کردم .. و این داغ را تا به ابد .. تا به ابد زجری نا خواسته با من است .. متاسفم .. پدر .. متاسفم ... شاید میدانی که تقصیر من نبود .. ولی .. کار .. کار .. من بود .... من ... نادانسته و نفهمیده و ناخواسته .. نمیدانم .. نمی دانم چه شد .. نمی دانم الان در چه حالی .. به بهشت و جهنم اعتقادی ندارم .. و نمیدانم .. بعد از مرگ چه اتفاقی می افتد .. این جسد را قطعا رها خواهیم کرد و منت از مرگ نمی ترسم /........... بار ها و بار ها با ان روبرو شده ا م .. و تو می دانی که اگر خواست خدا نبود من نبودم .. سال ها بود که نبودم .. و چقدردلم می خواهد نباشم .. کاش نباشم .0, 0);"> بودن به زحمتش نمی ارزد هر کس که مرد .. راحت شد .. . پدر خاطره ها همیشه زنده هستند و همیشه مرا می آزارند .. خاطر ه های گذشته ... گذشته های دور گذشته های نزدیک .. در کوچکترین فرصتی باز به من هجوم می آورند .. چرا این کار را کردم .. چرا اینطور شد .. باید آن کار را می کردم .. باید آن را میگفتم .. چرا این کار را کرد .. وای چی گفتم و چی گفت ... چرا ...چرا .و.. چرا اینطور شد ..... و دوباره همان صحنه ها در ذهنت .. زنده میشوند و تو سعی میکنی که در آن گیر و دار اشتباهاتت را تصحیح کنی .. نا گاه به خود می آیی .. می بینی داری با خودت کلنجار می روی و هیچ تاثیری بر ان گذشته ها ندارد ... عصبی می شوی .. ولی مسائل همان طور می ماند و تو به گذشته ها دست نداری .. و این همیشه و همیشه با تو است و... تکرار می شود ... تکرار میشود ... تو خودت را نبخشیده ای .. و این باعث شده همیشه گرفتار آن بمانی .... کاش نبودم ....... کاش نبودم ....... بودن .. و نا خواسته .. آن را تحمل کردن بدترین درد دنیاست ....
شود مردمی کیش و آیین ما ....... نگیرد خرد خرده بر دین ما ........
بیاریم آن آب رفته به جوی ......... مگر زان بیابیم باز آبروی .........
پندار نیک ... گفتار نیک ..... و کردار نیک ......
می بینی دین ما چه شد و کشور ما به کجا کشیده شد .. متاسفم .....

خرافات و سحر و جادو ..

کلمات و کلن .. زبان عربی نزد عامه ی مردم مقدس شده ... دعا ها و سحر و جادو .. مسلمن (یک طورایی عشقم کشیده که ا ً را " ن" بنویسم ) باید به زبانی نا مفهوم باشد تا برای عامه جلب توجه کند و به باورشان بنشیند که از بدبختی ما و حمله ی اسلام به کشور و دین و زندگی ما این زبان در کشور ما عربی افتاد .. که اصولن دین اسلام طرح و ایده ای برای فریب مردم بی اطلاع و ساده است .. که در هیچ دینی تا این اندازه خرافات نیست یعنی در همه ی کشور ها با خرافات مبارزه میکنند ولی بر خلاف آنها در کشور اسلام زده ی ما خرافات میسازند و پرورش میدهند تا مردم را در گمراهی نگه داشته و بتوانند با نام خدا و اصول و آیین خدایی مردم را بچاپند و حکومت کنند ... که تنها راه مبارزه با این حکومت مردم فریب و خرافه ساز .. آگاه کردن مردم است چیزی که این دولت با تمام توان برعلیه آن تلاش میکند .. بر علیه آگاهی مردم تلاش میکند .. که اگر مردم ما بفهمند چه بر سر آنها آ مده لحظه ای این حکومت را تحمل نمی کنند .. داشتم از خرافات میگفتم .. از دعا هایی که باید به زبان عربی خوانده بشوند و نیازی به فهمیدن معنای آن ن دارند چرا که مردم نباید بفهمند امام علی آنها چه موجودی بوده و چه مسائلی را در دعای کمیل خود مطرح کرده وگرنه اعتقادشان را از دست میدهند .. من .. من واقعن میمانم وقتی می بینم مردم ما کتاب مفاتیح جنان میخوانند ..می مانم وقتی می بینم هنوز دارد چاپ میشود ... یک مشت .. که نه یک خروار نوشته های عربی که همه ی مشکلاتت را حل میکند .. کافیست که آن طور که گفته فلان سوره یا نوشته ی عربی را به تعداد لازم مصرف کنی .. نمی دانم .. چند بار بخوانی .. یا به نحوی که گفته مصرف کنی .. مثلن بنویسی و در آب بکنی و به خورد فلان کس بدهی .. یا در بالش او بگذاری .. و و و نسخه های جور واجور دیگر ..
مردم بی اطلاع و کم دان ما که گرفتار تبلیغات وسیع و گسترده ی خرافات اسلامی هستند و فکر میکنند هیچ مسئله ی درستی غیر همین که این ها میگویند نیست ... فکر می کنند در دنیا هیچ دین دیگری نیست اصلن نمی دانند دنیا چیست و چقدر آدم در دنیا زندگی میکننند فکر میکنند دین اسلام بخاطر اینکه آخرین دین است کامل ترین آنها هم هست همان طور که آخوند ها میگویند و آخوند ها توی سر میزنند که آیین بهایی دینی جدید نیست دینی پیشرفته تر و برای آسودگی مردم از دست قوانین دینی نیست همان طور که آخوند های مسیحی دین اسلام را قبول ندارند البته آنها از بیرون به این دین پر از قتل و تجاوز نگاه میکنند و میدانند که این دین چطور به وجود آمد .... و چطور بی رحمانه و وحشیانه مخالفان خود را میکشد که همین حوادث اخیر چهره ی واقعی جبر اسلامی را دیدیم و دیدیم که آخوند ها تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند پول و مقام خود را از دست بدهند .. هر چند مجبور بشوند آدم های بیشماری را وحشیانه بزنند و بکشند ..
داشتم از سحر و جادو میگفتم که این آخوند ها برای کش رفتن پول از این مردم بیچاره و دردمند ساختند و برای هر مشکلی دست اویزی ساختند و مردم را به خرافات و خریت سوق دادند و فکر نکردن و همه مسائل را به ماورای طبیعه نسبت دادن که کلید آن هم در دست خودشان بود و با پول هر مشکلی را از طلاق و ازداج گرفته .. تا همه و همه ی موارد .. حتی بیمارکردن و یا مداوا کردن را حل میکردند .. آری با پول باپول .. که جدیدن که مردم کمی واقع بین تر شده اند با شعار " باید اعتقاد داشت " کارشان را پیش میبرند .. و این را خوب فهمیده اند که با اعتقاد هر سیاهی را میتوان سپید دید .. که به هر چیزی که اعتقاد داشته باشی برایت پیش می آید .. باید اعتقاد داشت تا اثر کند چرا که احساس اطمینان به آن سحر که برای مسئله خاصی به کار رفته باعث اعتماد به نفس و دلگرمی حل شدن مسئله از طریق ماورای طبیعت باعث پشتکار برای رسیدن به هدف میشود که البته افکار ما در زندگی ما تاثیر بسزایی می گذارند ...
و نباید فراموش کرد که ما در دنیایی عجیب و نا شناخته زندگی میکنیم که هر چیزی در آن امکان پذیر است بجز خرافات دینی...

۱۳۸۸/۰۴/۱۳

حتی روشنکفران ما هم گرفتار خرافاتند ( پس برای چه به آنها می گویند روشنفکر .. خوب بگویند تاریک اندیش و بی اطلاع و خود همه ئچیز دان )

مخدر ..

دیدم که بچه ها دارن .. میرونن """""" تو یه حال غریبین """""" می لولن """"" خوشحالن و سرحالن ...... دارن میخونن با هم .... پرسیدم از بچه ها .... جریان چیه .. بگین به ما ..... دل شما چرا خوشه .... دل همه پر آتیشه ....... روز خوشی نداریم .... ما همگی مینالیم ........ چیه که بی قرارین .... انگار که غم ندارین ..... بگین به ما جریان چیه .... شاید دل ما هم ... کمی خوش بشه .... به هم نگاهی کردن و خندیدن .....نگاه به ما هم کردن و.. خندیدن ...... یه مرتبه دیدم ..که وای .... خنده هاشون ...به غم نشست ........ : دل ما کجا خوشه .... ما از شما ..غمگین تریم ...... یه ماهه که ..بیکاریم .... پول وپله نداریم .... روزمون هم سیاهه .... دلامونم .. کبابه ..... روز خوشی نداریم .... اقبالمون خرابه .... ما دو تا بچه داریم ... پول پفک نداریم .... سه قسط مونده داریم .... ضامن شاکی داریم ... طلبکارا دم در ...... مالیاتم ندادیم ..... سفره ی خالی داریم .... چه روزگاری داریم ... سکوت ... فضا رو .. گرفت ... دله .. حاضرین ..گرفت ...... هر کی یه آهی کشید .... هر کی بیاد مشکلش ... آه و فغانی کشید ..... داغ همه .. تازه شد ....خدا هم .. آهی کشید .... چه دنیای بدی شده .. خدایا ..... دوستای ما غمین شدن .. خدایا ..... : خنده ی ما .. با دل خوش .. نیس بخدا ..... مخدره .. که واسه ما فراموشی میاره ... خنده رو ..رو لبای ما میکاره .. اگه که این ..نباشه ... دیونه میشیم ..بخدا ... آهای خدا ..ببین چی شد...عاقبتو آخر ما ...
دین برای انسان است نه انسان برای دین ... کاش ما این را بفهمیم و دین را نمیشود اجبار کرد و اگر اجبار شد دو رنگی در اجتماع ظاهر میشود و تظاهر به دین داری میکننند همان چیزی که در کشور ما اتفاق افتاده ... طرف به خاطر تفریحات و کم شدن خدمت نظام به بسیج و مسجد میرود در صورتی که اعتقاد ندارد ..

۱۳۸۸/۰۴/۱۲

روحانیون بی رسالت ما

ذهن مردم .. مسموم شد ... با دروغ و خرافات ... به فکر ما ها نیستن ... به فکر سود و پولند ...حکومت بر مردم .. چاپیدن ساده ها ... کشور ما .. دست یه مشت .. آدمای مزدوره ... آخوند های پررو و .. یه رهبر فاسده ... سو استفاده از دین ... همش واسه ثروته ... یه کمی هم قدرته ... کاش میشد... با بی تفاوتی گذشت .... از سرنوشت مردم ... مثل همین آخوند ها ... بخاطر پول گذشت .. از همه ی مسائل .... تا چشمشون به پول خورد... یادشون از مردم رفت ... آهای مردم ببینید .. روحانیون ما رو.... همه عوام فریبند ... همه گرفتار پول ... همه بزدل و تر سو .... هرگز جرات ندارن ... که از حقیقت بگن ... همه از هم میترسن .. گرفتار دروغند .... آهای خدا میبینی ... روحانیون ما رو .... گرفتار و اسیرن .... اسیر پول و ثر وت .... دیگه مردم مهم نیست ... مهمه پول و قدرت ... آهای خدا میبینی همه دچار هوس ... قصه ی بهشت و شها دت واسه ما میخونن .... ولی باور ندا رن .... اونا فقط میشینن ... قصه شو تعریف میکنن ... با اب و تاب .. مردمو تحریک کنن ... خودکشی آدما ... واسه نجات اونها ... واسه هدف اونها ... یه غصه و فریبه ... فریب مردم ما... با دروغ و اون خدا ... سالهای ساله هستش .... سالهای ساله که ما ... اسیر اونها هستیم .. آهای مردم ساده ... تا کی باید اینطور شیم ... ما فدای اونا شیم .... میلیون ها ساله که ما ... اسیر دین ها هستیم ... مبدا تاریخمون ...مسخرست ... افتخار کشورمون .... تصرفش .. توسط اعرابه ........ آهای خدا .. میبینی .. میدونی ... با مردمت .. چیکار دارن ..میکنن ... با گفتن یا زهرا ... دارن میندازن ..پایین ... دانشجو های ما رو ... نکنه تو هم دروغی ... تو هم فقط سرابی ... نکنه تو هم فریبی ... آهای خدا کجایی..؟؟؟ میبینی درد ما رو ... میشنوی احوال ما ...آهای خدا تو هستی .... تو هستی یا که نیستی ..؟؟.. من میدونم که هستی ... من میدونم که ما رو ... میشنوی و میبینی ... ولی بروز نمیدی ... همش تو قسمت ماست ... سرنوشت ما اینه ... شدیم گرفتار این ... روحانیون مفت خور ... از بودجه ی مملکت ... از جیب این بیت المال ... شکم بزرگ کردن ... دارن با ما میجنگن ... مثل یه انگل دارن ... میمکن خون ما رو ... آهای خدا کمک کن ... جز تو کسی نداریم ... حالا دیگه وقتشه ... باید که زیر و رو شه ... خونه ی ظلم و فساد ... پیش بینی فردوسی .. درست از اب در اومد .... دارن میخورن اینها ... مغز جوونای ما ...

موج سبز.. قیامی برای آزادی

آری من به موج سبز ایمان دارم قیامی که متعلق به هیچ کس و هیچ گروهی نیست قیامی علیه بی عدالتی .. علیه دروغ و تقیه و ریا .... قیام مردمی که سی سال سرکوب شدند سی سال در خفقان زندگی کردند سی سال ظلم وزندان و شکنجه و اعدام شدند ... قیامی برای آزادی ... آزادی دین و عقیده .. آزادی گفتن و نوشتن ... آزادی امید و شادی ... آزادی بودن آنچنان که میخواهند باشند ...

ببین با ما چه کردن

یکی از اقوام گفت : من بعضی حرفای اینها رو قبول ندارم .. گفتم کدوم حرفا ..؟؟؟؟ _ فلانی توی سخنرانی گفت .. زن نباید حتی جلوی شوهرش هم برقصه من این حرفو قبول ندارم آخه چرا ..؟؟؟؟ تو را خدا ببین مشکل مردم ما چیه ببین ما رو چقدر تحقیر کردن گفتم : هر حرفی را که میشنوی هر کی گفت حتی اگه خدا هم گفته باشه (چرا میزنی ..؟ خدا که حرف نمیزنه این آخوند ها میان خودشون از طرف خدا حرف میزنن این حرفا رو حتی اگه تو قران هم نوشته باشه خدا نگفته محمد و بقیه آخوندا گفتن ولی مگن خدا به ما گفته .. ) حتی اگه خدا هم گفته باشه .. تو اول خودت فکر کن ببین اگه با شعور و منطقت جور در میاد اون وقت قبول کن اگه به نظرت منطقی نیست دلیلی نداره قبول کنی .. میبینید چه بر سر مردم ما آوردن .. از بس بهشون تلقین کردن که هر چی ما میگیم درسته و ما از طرف خدا حرف میزنیم و فلانی هم نماینده ی خداست دیگه براشون عادی شده که بدون فکر کردن حرف این آخوند ها رو قبول کنن .. میگن باید حتما یه مرجع تقلید داشته باشی و بدون فکر کردن ازش تقلید کنی یعنی تو هیچی نمی فهمی ..

فریب مردم ...

خسته بودم از بودن .....هیچ دلخوشی ای نبود .......بهونه ی قشنگی....واسه گول خوردن نبود ......خسته شدم .. از فریب ...از اون دروغ های دین .....همه ی اون قصه ها ....دروغ بود و دروغ بود ......سواستفاده کردن ....از دین این و اون بود ...حقیقتو فهمیدم ..نفرت من زیاد شد ... چه دنیای قشنگی ست .... توی فریب رویا ..... ولی دریغ از اینکه ....موقتیه رویا ...... فشار واقعیت .. چشمای ما رو وا کرد... ما هم دیگه فهمیدیم ... یه دکونه شریعت ... سود روحانیامون ... اونقدر زیاد شده بود ....که دیگه درد مردم ....بی اهمیت شده بود .. آهای خدا .. تو داری ...میبینی احوال ما .....هیچ کاری هم نمیکنی ....واسه ما ..... عجب دنیایی داریم پر از دروغ و فریب .... فکرشو کردی ببینی .. خرافات ... . چطوری فکر مردمو .. خراب کرد ...شادی مردمو ..چطور گناه کرد .. بوسیدن عشقو .. چطور حرام کرد ...مردمو باید از خرافه ها .. رها کرد ... زندگی رو باید ... از اون جدا کرد ... دنیای آدما رو ... ماتم کده کرده بود .. شادی رو از دنیای ما.. کنده بود .. آگاه کنیم مردمو ... از مسجدای دروغ ... تو خونه ی خدامون ... ریا نیاد با دروغ .... مسجدای دروغی ... اون حرفای دروغی ... قصه های دروغی ... دنیا های دروغی .... رو حانیون دروغ .... رسالت دروغین ... شریعت ریا و .. یه منبر دروغی .. باید رها بشیم ما .. از دنیای دروغ ها ... از منبر تقیه ... دکون و سود اونها ... سواستفاده هاشون .. از سا دگی مردم ... یه چیز عادی بودش ..... با فکر اینکه مردم ... همیشه ساد ه هستن ... آهای خدا نگاه کن ... فکری به حال ما کن ... آهای خدا میبینی ... با گفتن نام تو .. به بونه ی راه تو .. دارن چیکار میکنن ... آهای خدا میبینی ... تا کی ساکت نشینی ..... ؟؟؟؟؟؟

۱۳۸۸/۰۴/۱۱

زمان..

>من در زندگی ام با موقعیت ها و شرایط و اتفاقاتی روبرو شدم که فهمیدم تمام جهان یک نظم دقیق و دیوانه کننده ای دارد ... انگار که یک برنامه ریزی دقیق و لحظه ای و هزام ثانیه ای شده .. بطوری که حتی اگر یک ثانیه ( که برای جهان زمان طولانی ای به حساب می آید..) زمان جهان را عقب یا جلو کنیم کل جهان بهم میریزد ...
در زندگی روز مره شاید برای ما حتی ساعت ها هم مهم نباشد ولی مقیاس های زمانی بسیار بسیار کوچک هم در زندگیمان تاثیر بسزایی دارد یک نگاه را در نظر بگیرید مسلما برای همه ی ما پیش آمده اگر ثانیه ای را در زمان نگاه کردن کم یا زیاد کنیم <="font-size:130%;">موقعیت یا ماجرایی را از دست داده یا بدست آورده ایم .. آنزیم ها و فعل و انفعالات و تصورات و افکار در مغز مبهم ما تاثیر وحشتناکی دارند ..و زندگی ما به ثانیه ها وابسته ست..
حرکت کوچکترین ذره های پروتون و الکترون های یک اتم بر کل جهان تاثیر دارد و این نظم خارق العاده است که همه چیز را سر جای خودش نگه داشته ..آری حرکت کوچک ترین ذره در ارتبات با حرکت کل آفرینش است و همه چیز و همه چیز به طرض وحشتناکی به هم مرتبط است .. میگویید چرا می گویم وحشتناک است .. چون آن درکی که از این جریان در ذهنم ساخته شده واقعا وحشتناک است و حیرت آور و گیج کننده و بطوری که من نمی توانم با شعور ناچیزم درکش کنم و یا حتی بهانه ای برایش بیابم .. فقط این را درک کرده ام که هر ماجرایی که پیش می آید هر چند به نظر من غیر منطقی و نا عادلانه و ظالمانه باشد منظم است .. و هر چیزی دقیقا سر جای خودش است .. او خوب میداند دارد چه میکند ..در حالی که بعضی گمان میکنند که ما به حال خود رها شده ایم همه چیز دقیقا همان طوری ست که باید باشد .. پیش بینی های ستاره شناسی را دقیق بشوید از قرنها پیش حتی کوچکترین ثانیه ای مو نمیزند کل جهان با نظمی است که هنوز درک نکرده ایم .. جهان اسرار زیادی دارد ..
میلیاردر شدن آدم ها چه ارزشی دارد وقتی .... وقتی هنوز عده ای غم نان دارند ......... هر چند تا حق کسی خورده نشود که کسی پولدار نمی شود چرا این پولدار ها با پول هاشان شرکت و کارخانه ای راه نمی اندازند تا چهار خانواده با آن نان بخورند نا امید ناامیدم و خسته .........

آهای خدا کجایی .. <شعر..>

اگه من ... توی حیاط ......نشسته باشم و ..خدا ....یه گونی پول واسه من ....... بندازه پایین چی میشه ....اگه من پول دار ...بشم ...پول کسی کم نمیشه ...آهای خدا کجایی .... بکن به من نگاهی .....نه پولی و نه کاری ......بیا بکن یه کاری ......
همه چیز و گرفتن ...نه آزادیه گفتن ...نه آزادی لبخند .....همه کارمون ..شده ........عزا و غصه و غم ....فلان معصوم مرده .... شهادت فلان کس ....تنها هیجان ما ...زدن تو سینه و سر .... نه موسیقی آزاده ..... نه رقصیدن و خنده ....آهای خدا کجایی ... بیا بکن یه کاری ... اگه ما بیچاره ها ....... پول درستی داشتیم .... هزار تا کار میکردیم .... انرزی هسته ای ...تو زیر زمین میساختیم .... استعدادهای ما هم ....چون فقیریم ..شد تباه ... همیشه که اینطور نیست .... خدا کنه نباشه ....یه عمر بی نسیبی ... فردا سیاه نباشه ....هزار تا فردا اومد ...همش از قبلی بدتر .... آهای خدا کجایی ....نکنه ..تو هم سرابی....
خسته ام خسته ام ...... خسته ام از همه کس ...خسته ام از همه چیز ..... خسته ام از ناامیدی .... خسته از فکر نان ...

بیکارم..<..شعر..>

بیکارم ..... بیکارم ....... پول و پله ندارم........من زن و بچه دارم .........آهای خدا خدایا ..... پس تو کجایی حالا ......هیچ خبری ازت نیست ...گوشات سنگینه حالا ......... اصلا ما تو ..دیدی .......صدامونو شنیدی.؟......هیچ خبری ازت نیست ...... نگو تو هم فریبی ...... حالا چیکار کنیم ..... ما هر کی که پول نداره ..... حتی گورم نداره ..... اونا که پول دار هستن ..... جای خدا نشستن ..... با حق ما ..پول دار شدن ..... هر کاری خواستن میکنن ..... فکر مارو نمیکنن .....یکی که میلیاردره ........ یکی غم نون داره ..>بیکاری یه خواب بد ....یه بیماری بد نیست ....بیکاری یه عذابه ..کاره که پول میاره ....پولم غذا میاره ...پوشاک و مسکن که هیچ ...ما تو خوراکش موندیم ...... همش به فکر کارم ....من آرامش ندارم .....من زن و بچه دارم ....هیچ ارثی هم ندارم .....هیچ پولی هم ندارم ....آهای خدا کجایی ... پول واسه ما نداری ..؟...هیچ ارثی هم نداریم .... چقدر ما بی بخاریم .....ما زندگی نداریم ...هیچ دل خوشی نداریم ....ما فقط زنده هستیم ... هیچ دل خوشی نداریم ...تو فکر فردا هستیم ... امشب غذا نداریم....یه روز خوش ندیدیم ... کاشکی خدا ..بمیریم ....دلامون خونه خونه ...یخچالامونم خالی ..آهای خدا کجایی ... مردیم از بینوایی ......وقتی که فکر میکنم ....یه کهمشان میبینم..... زمین چقدر کوچیکه .... آدماشم چه ریزه ....هیچ تاثیری نداره .... بودن ما تو دنیا ... اگر منم نباشم ....چقدر اسوده ..باشم .......کاشکی منم نباشم ....از این دنیا رها شم .....همش مصیبت و درد .... همش فقر و نداری ....نمی ارزه به بودن ...همش ناراحتی ..غم ...

۱۳۸۸/۰۴/۱۰

چراااااااااااا..

اقدام علیه امنیت نظام ....محاربه با خدا..و... ای خاک برسر اون نماینده هایی که این قوانین را تصویب کردن نظام ضد آزادی ..ضد تفکر.. ضد آگاهی.. ضد هر دیگر....چه مصلحتی دارد نظامی که به مردم پشت کرده چه ارزشی دارد دیگر چه مصلحتی.. . آقایان رفسنجانی و کروبی و موسوی و حتی رضایی را ساکت نگه داشته ..؟ چه مصلحتی ...؟؟؟؟؟............ ولی ما چهره ی خیلی ها را نتوانستیم بشناسیم آقای لاریجانی که در صدا و سیما تمرین دمکراسی میکرد..، با کمال نا باوری با احمدی نزاد همراه شد.. در طی چهار سال همه ساکت ماندند ..در مناظره ها دیدیم ای بابا اینها هم یه چیز هایی میفهمند پس چرا هیچ کاری نکردند اینها که میفهمیدند چه برسر ایران دارد می آید.. چرا .؟ چرا..؟ هیچ کاری نکردند..؟ چرا جلوی این نالایق را نگرفتند..؟ آقای رضایی واقعا شما از مبارزان دوره ی انقلاب بوده اید ..؟ حرمت خون آن شهیدان را هم نگه نداشتی..؟ بخاطر کدام مصلحت .... مصلحت چی ..؟ مصلحت کی..؟ این نظام ضد مردم ..؟ این دولت بی مردم ..؟ الان دو دوره است که این بی لیاقت با کثافتکاری درآمده .. در طول این چهار سال هیچ کاری نکردی که به قول خودت کشور را رو به سقوط میبرد و حالا هم تاییدش میکنی ..؟ بی انصاف تو داری به مردم به اون همرزمات .. به خون شهیدان.. به شهیدان خیانت میکنی .. خون شهیدان را پایمال میکنی .. آخه تو چیکار میکنی ..؟ آخه به چه قیمتی ..؟؟؟؟؟؟؟؟ در سال های انقلاب تو با همین مردم تظاهرات کننده بودی تو .. تو با قتل عام مردم همکاری میکنی ..؟
نمی گویم بیا در مورد انتخابات کوتاه نیا انتخابات به در ک در مورد این وضعیت مردم نباید ساکت بمانی تو با سرکوب مردم همکاری میکنی..؟ چهار سال ساکت ماندی بس نبود .. تو داری با ظلم همکاری میکنی..آقای رضایی
همیشه اینطور نیست... همیشه اینطور نیست....نبود و نخواهد بود .... و مردم تنها...درعرصه ی نبرد..... با دروغ و بد...این دولت نزند... باید کاری کرد... باید بیدار کرد.. با دستای خالی.... با صلاح بودن......در حماسه ی حضور.. رنگ میگیرد ..... باید بمیرد .. دشمن ایران .. دشمن مردم.. نمیدانم چرا این هم میهنان من که به خودشان مشروطه خواه یا سلطنت طلب میگویند واقعا خواهان نظام پادشاهی در ایران هستند نمی شود گفت این حکومت از آن حکومت بهتر بود یا بدتر بود اصلا قابل مقایصه نیستند و مسلما کشور ما گام دیگری برای دمکرات شدن برمیدارد نه که به قهقرا میرود جوامع رشد میکنند 30 سال گذشته .. زندگی خیلی ها تباه شد تمتم کشور تباه شد کشوری که رو به پیشرفت بود یکباره به وسیله ی دین استپ شد و به قهقرا حرکت کرد آن همه جوانی که برای آزادی بیشتر و آزادی بیان مبارزه کردند برای دمکراسی مبارزه کردند برای کمونیسم مبارزه کردند آن دانشجو ها آن روشنفکران کجایند ..؟ اکثرا شهید شدند شهید شدند .. روحشان شاد .. شادی از بین رفت مردم فقیر تر و بدبخت تر شدن و این احمق ها دست آورد انقلاب را برق کشی به روستا ها و خط مترو و... میداند.. ولی حالا مردم سواد دارند مطالعه میکنند هر چند کتابها از صافی اسلام گذشته باشد اینترنت هست مردم آگاه تر شده اند جمعیت تقریبا دو برابر شده نیاز ها و اعتقادات عوض شده .. من در دوره ی قبلی نبوده ام ولی عادلانه نیست که ما با این سیستم برابری و دمکراتیکی که بر جهان حاکم است .. و روز به روز پیشرفت میکند ما از سلطنت حرف بزنیم با تمام احترامی که برای شاه مرحوم و شاهزاده رضا قائلم کاش این بودجه ای که برای این احزاب خرج میشد برای آگاهی مردم خرج میشد .. آیا اگر به یاری پروردگار ایران آزاد شد و جایگاه رفراندوم رسید آیا آیا واقعا شاهزاده رضا ادعای سلطنت میکنند ..؟ به امید ایرانی آباد و آزاد

باید در عقایدمان تجدید نظر کنیم

راستی گفته باشم که آخوند ها برای اینکه کسی که قران رامی خواند کافر نشود آمدند و گفتند که این معنی ظاهری آن است ولی معنی باطنی آن چیز دیگریست و این طور شد که هر آیه ای چندین تفسیر مختلف و بلند بالا گرفت که اکثرا هیچ ربطی به معنی ندارند حتی آمدند گفتند که حافظ هم تفسیر دارد شراب در قران و در دیوان شعرا شراب باطنی و روحانی است در صورتی که قران بر اعراب بی سواد نازل شد و کاملا معنی آن مشخص است و نیازی به پیچ و تاب ندارد .. برای اینکه قرآن را از درک و خواندن مردم دور کنند بهانه ها ی مسخره ای آوردند. . باید وضو بگیری .. دستت به نوشته ها نخورد .. فقط نگاه کنی ثواب میبری .. عربی اش را بخوان .. مسخره نیست که در قبرستان قاری قرآن بی ترجمه رامی آورد همین طور باز میکند و سوره های جنگ و زناشویی یا مشکلات زنان یا قصه های بی ربط را به عربی میخواند که چه بشود .. ثواب دارد برای مرده ثواب دارد .. منطقی ست .. آیا تاثیری دارد ..
چرا کشورمان را غرق خرافات کرده اند..؟ برای اینکه با خرافات است که می توانند یک شخص را از همه برتر دانست با گرفتار خرافات بودن است که ذهن ما دیگر وقت فکر کردن به مسائل کلی را ندارد از بس خرافات اطرافمان مثل یک پیچک پیچیده که اطرافمان را درست نمی بینیم از بس گرفتار مسائل دروغ و بی ربط و دست و پا گیر شده ایم که دیگر از زندگی لذت نمی بریم همش مواظبیم که این یا آن دستور فقهی درست انجام بدهیم درست وضو بگیریم ... دستمان به کلمات قرآن نخورد آیا نماز را کم نخواندیم .. و وسواس ها ی .. جایی برالی فکر کردن نمی ماند چرا که ما باید مواظب تقلید کردنهایمان باشیم که یه وقت اشتباه نشود ما اینقدر کثیف شده ایم که به کثافت عادت کرده ایم و نمی بینیمش باید در تمام عقایدمان تجدید نظر کنیم یک دوباره بینی خارج از تلقینات بچگی..

خرافات دینی...

کاش کشور های غربی سرنوشت مردم ایران را به منافع خود نفروشند .. کاش سیاستمداران ما مردم را به منافع شخصی شان نفروشند.. گفت : وضع سلامتی ام خوب نیست .. یعنی میداند که مرگ انتظارش را میکشد ولی نمی فهمم چرا این کارها را میکند .. مردم ما و حتی خود او برای همین مشکلات در رزیم گذشته مبارزه میکردند و او همان سرکوب ها را اعمال میکند .. هر چند این حکومت با زور شروع به کار کرد و در اولین حرکت هایش شروع به کشتار کرد کاری که اسلام اجازه میداد و دستور میداد:هر غیر مسلمانی را که دیدید هر کجا باشد بکشید .. خود اسلام هم با غارت و کشتار پا گرفت..
در زمان های گذشته که حکومت و قانون نمی توانست بر مردم ناظر باشددین قانونی بود که وجدان اجرایش میکرد ولی حالا در کشور های پیشرفته که برای هر کسی ارزش قائل هستند و حتی حرف از حمایت از حیوانات زده میشود و قوانین حقوق بشری فرا دینی حکم فرماست {یعنی انسانی تر و وجدانی تر از دینهاییست که برای آن زمان هم غیر انسانی به نظر میرسد} دیگر نیازی به دین نیست ..... میگویید فلان جنایت ها اتفاق میافتد .. این کار ها.. را میکنند آن کارها.. را میکنند این چه حرفیست که میزنی .. و باز هم به قضاوت وجدان نیاز هست .. جواب:: وجدان همیشه و همه جا با انسانهای بی خدا هم همراه است و آن کسی که تحت تاثیر آن قرار میگیرد در همه ی اقشار و با همه نوع ایدئولوزی ای وجود دارد.. از طرفی اگر قانون در خلوت نتواند مانع کسی بشود دین هم مانع آن شخص نمیشود ..
بهشت کجاست ..؟ نه بهتر است بگویم بهشت چیست ..؟ بهشت مجموعه ای از آرزو های عرب های بیابان گرد 1400 سال پیش است میگویید نه ..؟ بروید در قران ببینید در مورد بهشت چه میگوید :جوی شیر و عسل و شراب ، نهر های آب ، زنان همیشه باکره ، پسربچه که جام شراب به شما میدهند و شاید چیز دیگر هم میدهند، خانه هایی از یک خشت طلا و یک خشت نقره ، چیز دیگری یادم نمی آید . دقت کنید فقط برای مرد هاست در بهشت جایی برای زنها نیست از طرفی همه ی اینها خواسته های جسمانی ست ، تازه طلا و نقره هم آنجا ارزش دارد.... آیا منطقی ست..؟
فکر میکنی چند درصد از مردم مسلمان ما میدانند که در بهشت این موارد منتظر آنهاست مردم ما بر اساس دیانت زرتشتی بر آرامش روح بعد از مرگ اعتقاد دارند ولی به این بهشت جسمانی به راستی مسخره اعتقادی ندارند ولی این مسائل برای ان انسان های بی سواد و بی اطلاع جذاب بوده تازه افراد با سواد و آگاه به این دین ملحق نشدند و اکثر انها هم بعد از پایان جنگ ها و غارت ها و پایان غنایم به منطقه ی خود و به دین خود برگشتند که برای همین فرمان مرتد صادر شد که هر کس که به این دین پیوست اگر به دین قبلی خود برگردد مجازاتش اعدام است برای اینکه حکومت و اتحاد اعراب و همچنین مالیات و شاید غارت دیگر سرزمین ها پایان نیابد که قبیله ها به این دلیل به محمد پیوستند که به همراه آنها کاروان ها و شهرهای بزرگتری را میتوانستند غارت کنند..
باور نداری ..؟ هیچ کتابی در جمهوری اسلامی در مورد زندگی محمد و پا گرفتن و قدرتمند شدن این دین وجود ندارد تو حتی نمی دانی امامانت چطور زندگی کردند و چه کردند مطمئن باش که با اون دزدی هایی که محمد کرده بود همهشون ثروتمند و بی نیاز بودند.. امام حسین هم که برای تو بزرگش کرده اند تو نمی دانی برای چه به کربلا رفت <برای شهادت و آزادی روح انسان ها درس آزادگی و..> وای خدا.. تو واقعا باور میکنی ..؟ گیرم اینطور باشه اون الانه تو بهشته .. حوری همیشه باکره و خلاصه پسر خیلی داره حال میکنه تو چرا واسش میزنی تو سر و تو سینه .. اون داره حال میکنه .. آها .. یادم رفته بود واسه ثوابش داری عذاداری میکنی ..عجب..مگه تو چقدر گناه میکنی ..؟
رهبر حق داره که میگه عاشورا فلان است ..نمیدانم بهمان است .. آها .. اسلام را عاشورا زنده نگاه داشته است و شاید بهتر بود میگفت : این نظام را عاشورا سر پا نگه داشته است . راست میگه دیگه .. تا وقتی ایشون میبینن که عاشورا شلوغ است میفهمن که <ببخشید> هنوز این ملت خر هستن و هنوز میتواند ازشان سواری بگیرد .. میفهمد که هنوز مردم گرفتار رسوم و خرافات احمقانه ی دین اسلام هستند و هنوز آگاهی ندارند هنوز بی اطلاعند .. هر چند محرم بزرگترین عید ایران است و مردم را با شادی دور هم جمع میکند که در هیچ مراسمی آن شادی را نداریم.........
کاش هنوز دینمان زرتشتی بود ........ آخوند های زرتشتی به این بدی نمیشدند