۱۳۸۸/۰۴/۱۳

مخدر ..

دیدم که بچه ها دارن .. میرونن """""" تو یه حال غریبین """""" می لولن """"" خوشحالن و سرحالن ...... دارن میخونن با هم .... پرسیدم از بچه ها .... جریان چیه .. بگین به ما ..... دل شما چرا خوشه .... دل همه پر آتیشه ....... روز خوشی نداریم .... ما همگی مینالیم ........ چیه که بی قرارین .... انگار که غم ندارین ..... بگین به ما جریان چیه .... شاید دل ما هم ... کمی خوش بشه .... به هم نگاهی کردن و خندیدن .....نگاه به ما هم کردن و.. خندیدن ...... یه مرتبه دیدم ..که وای .... خنده هاشون ...به غم نشست ........ : دل ما کجا خوشه .... ما از شما ..غمگین تریم ...... یه ماهه که ..بیکاریم .... پول وپله نداریم .... روزمون هم سیاهه .... دلامونم .. کبابه ..... روز خوشی نداریم .... اقبالمون خرابه .... ما دو تا بچه داریم ... پول پفک نداریم .... سه قسط مونده داریم .... ضامن شاکی داریم ... طلبکارا دم در ...... مالیاتم ندادیم ..... سفره ی خالی داریم .... چه روزگاری داریم ... سکوت ... فضا رو .. گرفت ... دله .. حاضرین ..گرفت ...... هر کی یه آهی کشید .... هر کی بیاد مشکلش ... آه و فغانی کشید ..... داغ همه .. تازه شد ....خدا هم .. آهی کشید .... چه دنیای بدی شده .. خدایا ..... دوستای ما غمین شدن .. خدایا ..... : خنده ی ما .. با دل خوش .. نیس بخدا ..... مخدره .. که واسه ما فراموشی میاره ... خنده رو ..رو لبای ما میکاره .. اگه که این ..نباشه ... دیونه میشیم ..بخدا ... آهای خدا ..ببین چی شد...عاقبتو آخر ما ...

هیچ نظری موجود نیست: