۱۳۸۸/۰۴/۱۲

فریب مردم ...

خسته بودم از بودن .....هیچ دلخوشی ای نبود .......بهونه ی قشنگی....واسه گول خوردن نبود ......خسته شدم .. از فریب ...از اون دروغ های دین .....همه ی اون قصه ها ....دروغ بود و دروغ بود ......سواستفاده کردن ....از دین این و اون بود ...حقیقتو فهمیدم ..نفرت من زیاد شد ... چه دنیای قشنگی ست .... توی فریب رویا ..... ولی دریغ از اینکه ....موقتیه رویا ...... فشار واقعیت .. چشمای ما رو وا کرد... ما هم دیگه فهمیدیم ... یه دکونه شریعت ... سود روحانیامون ... اونقدر زیاد شده بود ....که دیگه درد مردم ....بی اهمیت شده بود .. آهای خدا .. تو داری ...میبینی احوال ما .....هیچ کاری هم نمیکنی ....واسه ما ..... عجب دنیایی داریم پر از دروغ و فریب .... فکرشو کردی ببینی .. خرافات ... . چطوری فکر مردمو .. خراب کرد ...شادی مردمو ..چطور گناه کرد .. بوسیدن عشقو .. چطور حرام کرد ...مردمو باید از خرافه ها .. رها کرد ... زندگی رو باید ... از اون جدا کرد ... دنیای آدما رو ... ماتم کده کرده بود .. شادی رو از دنیای ما.. کنده بود .. آگاه کنیم مردمو ... از مسجدای دروغ ... تو خونه ی خدامون ... ریا نیاد با دروغ .... مسجدای دروغی ... اون حرفای دروغی ... قصه های دروغی ... دنیا های دروغی .... رو حانیون دروغ .... رسالت دروغین ... شریعت ریا و .. یه منبر دروغی .. باید رها بشیم ما .. از دنیای دروغ ها ... از منبر تقیه ... دکون و سود اونها ... سواستفاده هاشون .. از سا دگی مردم ... یه چیز عادی بودش ..... با فکر اینکه مردم ... همیشه ساد ه هستن ... آهای خدا نگاه کن ... فکری به حال ما کن ... آهای خدا میبینی ... با گفتن نام تو .. به بونه ی راه تو .. دارن چیکار میکنن ... آهای خدا میبینی ... تا کی ساکت نشینی ..... ؟؟؟؟؟؟

۱ نظر:

الي گفت...

سلام مرسي از اينكه به من سر زدي مطلب جالبي بود به نظر من ما بايد اول از خودمون شروع كنيم (دروغ نگفتن رو ميگم)يعني سعي كنيم يه روز تو هفته رو دروغي نگيم بعد از اينه كه ميتونيمانتظار جامعه بدون دروغ رو داشته باشيم(دقت كني زدگي هممون پر از دروغه) در هر حال با نوشته ات كاملا موافقم موفق باشي باز هم به من سر بزن